ياس







اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




جستجو




دانستنی* ...

:▂▃▄▅▇█▓▒░پزشکے░▒▓█▆▅▄▃▂
🔰 طبع ماست سرد و تر است.
✅برای جلوگیری از سردی و خواب آلودگی، 

ماست را همراه: 

🔺فلفل

▫پونه

▫نعناع

🔻ادویه جات گرم مصرف کنید
▂▃▄▅▇█▓▒░پزشکے░▒▓█▆▅▄▃▂
🍳 یکبار در هفته املت بخورید

🔻تقویت مغز

🔻افزایش ضخامت مو

🔻جلوگیری از پوکی استخوان
▂▃▄▅▇█▓▒░پزشکے░▒▓█▆▅▄▃▂
هفت تا از قوی ترین چیزهایی

که باعث تقویت سیستم دفاعی بدن و مقاومت در برابر بیماریها میشوند:

انار

ماست

سیر

پیاز

چای سبز

کدو

بروكلی

▂▃▄▅▇█▓▒░پزشکے░▒▓█▆▅▄▃▂
سه چیز که جسم را بیمار می‌کند:

1) زیاد حرف زدن

2) زیاد خوابیدن

3) زیاد خوردن
▂▃▄▅▇█▓▒░پزشکے░▒▓█▆▅▄▃▂

چهار چیز که جسم را نابود می‌کند:

1) غم

2) ناراحتی

3) گرسنگی

4) بی خوابی
▂▃▄▅▇█▓▒░پزشکے░▒▓█▆▅▄▃▂
چهار چیز که صورت را نورانی می‌کند:

1) تقوا

2) وفا

3) بخشندگی

4) جوانمردی
▂▃▄▅▇█▓▒░پزشکے░▒▓█▆▅▄▃▂
و سه چیز که رزق و روزی را زیاد می‌کند:

1) سعی و تلاش

2) خوش حسابی

3) کمک به نیازمندان

@beheshte 
▂▃▄▅▇█▓▒░پزشکے░▒▓█▆▅▄▃▂
و چهار چیز که رزق و روزی را کم می‌کند:

1) خواب صبح

2) حرص و طمع

3) تنبلی

4) خیانت
چرخ گردون ، چه بخندد ، چه نخندد ، تو بخند

 مشکلی ، گرکه تو را ، راه ببندد ، تو بخند

غصه ها ، فانی و باقی ، همه زنجیر به هم

 گر دلت از ستم و غصه برنجد ، تو بخند
این پیام زیبا را از دیگران دریغ نکنید🌸
@beheshte

موضوعات: اخلاقي  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-09-07] [ 11:24:00 ق.ظ ]

صلوات ...

شیخ اسماعیل #دولابی (ره)
پنج اصل دین در صلوات وجود دارد:
«اللهم» توحید است!

«صلی علی محمد» نبوت است!

«و آل محمد» یعنی امیرالمومنین علیه‌السلام و اولادش، 

این هم امامت است!

توحید را هم که قائل شدیم، 

پس معاد را هم قائلیم!

و اگر حق محمد و آل محمد را ادا کردید، 

 عدالت است.
قربان این مستحب، 

که با آن هر پنج اصل دین را اقرار کردیم.
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹

موضوعات: اخلاقي  لینک ثابت
[شنبه 1396-07-29] [ 10:50:59 ب.ظ ]

الله ...

شعری بسیار زیبا و پر معنا با تمام حروف الفبا برای خدا👌👌
(ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم

(ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم

(پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم

(ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم

(ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم

(ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم

(چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم

(ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم

(خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه هاکردم

(د) دلم پر مهر تو اما چه بی پروا گناه کردم

(ذ) ذلالم داده ای اکنون که بر تو اقتدا کردم

(ر) رهت گم کرده بودم من که گفتم اشتباه کردم

(ز) زبانم قاصر از مدح و کمی با حق صفاکردم

(س) سرم شوریده میخواهی سرم از تن جدا کردم

(ش) شدی شافی برای دل تقاضای شفا کردم

(ص) صدا کردی که ادعونی خدایا من صدا کردم

(ض) ضعیف و ناتوانم من به در گاهت ندا کردم

(ط) طلسم از دل شکستم من که جادو بی بها کرد

(ظ) ظلمت نفس اماره که شکوه بر صبا کردم

(ع) علیمی عالمی بر من ببخشا که خطا کردم

(غ) غمی غمگین به دل دارم که نجوا با خدا کردم

(ف) فقیرم بر سر کویت غنی را من صدا کردم

(ق) قلم را من به قرآن کریمت مقتدا کردم

(ک) کتابت ساقی دلها قرائت والضحی کردم

(گ) گرم از درگهت رانی نمی رنجم خطا کردم

(ل) لبم خاموش و دل را با تکاثر آشنا کردم

(م) مرا سوی خود آوردی از این رو من صفا کردم

(ن) نرانی از درگهت یا رب که الله راصدا کردم

(و) ولی را من تو می دانم تورا هم مقتدا کردم

(ه) همین شعرم به درگاهت قبول افتد دلم را مبتلا کردم

(ی) یکی عبد گنهکارم اگرعفوم کنی یارب غزل را انتها کردم
         #زندگی_زیباست

موضوعات: اخلاقي  لینک ثابت
[شنبه 1396-07-15] [ 08:05:00 ب.ظ ]

ابوافضل(ع) ...

گنج ادب را فقط باید در آستان عباس بن علی (ع) جستجو نمود. وفا وامدار نام اباالفضل است. عباس علمدار ایمان است. تجسم شجاعت و غیرت است. این است که عباس (ع) منزلتی نزد پرودگارش یافته است که شهیدان عالم به آن غبطه می خورند.
زیارت عاشورا
اعمال روز تاسوعا ( 9 محرم )

عباس دو دستش را در راه خدا داد تا دست خدا باشد و “باب الحوائج” برای دستگیری مردمان. آنچنان که اهل عالم از هر دین و آیینی محبت او را به دل دارند و دست حاجت به دامان او می زنند.

فضیلت اباالفضل نه به قامت رعنایش بود و نه جمال دلربایش. عباس را ادب و معرفت و ایمان استوارش به این مقام رساند. امام صادق (ع) در توصیف منزلت عباس (ع) فرمودند: «خدا رحمت کند عموی ما عباس را، او از بصیرت و ژرف بینی بسیار نافذ و از ایمان بسیار استوار برخوردار بود. به همراه اباعبدالله به جهاد پرداخت و در ‌نهایت هم به فیض شهادت نایل آمد»[1]

اینک زیارت ناحیه مقدسه را می گشاییم و با سلام امام عصر (عج) به اباالفضل (ع) همنوا می شویم :«سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، هم درد بزرگ برادر که جانش را فدای او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایی برادر بود و از او حفاظت کرد و برای رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت»

زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت
بر چهره ی حسین همان دم اثر گذاشت
چون پاره گشت مثل دو چشم تو مشک آب
سقایی و تلاش تو را بی ثمر گذاشت
می خواست از فتادن تو جان دهد حسین
زینب برای یاری اش آمد، مگر گذاشت
دستی کنار نعش تو بر سر گرفته بود
دستی دگر ز ماتم تو بر کمر گذاشت
با سرعت آمد و علمت را بلند کرد
زینب چو دید شه به سر نیزه سر گذاشت
تا عمر داشت عقده به قلب سکینه بود
او را چرا حسین ز تو بی خبر گذاشت
گفتی که راحتی که بمانی به علقمه
این ماندنت حریم مرا در خطر گذاشت
راز جدایی حرمت از من این بود
شرمندگی ز خیمه تو را دورتر گذاشت
شاعر: رضا رسول زاده

زیارت عاشورا
اعمال روز تاسوعا ( 9 محرم )

سید مهدی خدایی
موج همراه

موضوعات: اخلاقي  لینک ثابت
[شنبه 1396-07-08] [ 03:09:00 ب.ظ ]

کربلا ...

مطالعه سرگذشت جاماندگان بزرگ کربلا نشان می دهد بسیاری از آنها حرکت امام حسین (ع) را با نگاه خودشان سنجیدند. برخی امام را از رفتن به کربلا بر حذر داشتند. برخی تلاش کردند برای ایشان از حاکمان ستم پیشه امان نامه بگیرند. دیگران راهکاری برای گریز از جنگ، پیش پای امام حسین (ع) گذاشتند. برخی نیز نصیحت گونه، بی وفایی کوفیان را به امام یاد آوری نمودند. گویا حجت خدا نمی داند آنچه را ایشان می دانند. یا در کار خود وامانده است و نیاز به هدایت ایشان دارد.
اما یاران امام حسین (ع) در کربلا چنین نبودند. آنها به مرتبه ای از بلوغ عقل و عشق رسیده بودند که سراسر وجودشان در اطاعت ولی الله بود. خواست و اراده شان در اراده امام فانی شده بود. در زیارت اربعین به امام حسین (ع) عرضه می داریم: «قَلْبِی‏ لِقَلْبِكُمْ‏ سِلْمٌ‏ وَ أَمْرِی لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی‏ لَكُمْ‏ مُعَدَّةٌ» قلب من تسلیم قلب شماست و کار من تابع فرمان شماست و یاری من برای شما آماده است. یعنی تبعیت و تسلیم دل، مقدمه نصرت و یاری امام است.

افرادی که دلهایشان تسلیم نبود در نقطه ای از مسیر، راه خودشان را از امام حسین (ع) جدا نمودند. برخی در مدینه جا ماندند. برخی دیگر در میانه راه کربلا و عده ای در شب عاشورا بازگشتند. و کسی هم بود که تا ظهر عاشورا در رکاب امام حسین (ع) جنگید اما شهادت در راه امام را تاب نیاورد و از صحنه گریخت. 

ضحاک بن عبدالله مشرقی
ضحاک در میانه راه کربلا با امام ملاقات نمود و پس از گفتگوی کوتاهی با کاروان حسینی همراه شد. روز عاشورا شجاعانه در رکاب امام  جنگید؛ تا آنجا که امام (ع) در حق او دعا فرمودند: «سست نگردی، دستت بریده مباد. خداوند از اهل بیت رسول (ص)، بهترین پاداش‌ها را به تو ارزانی دارد.»[1].

نماز ظهر را هم با امام به جای آورد. اما هنگامی که پیکر یاران امام حسین (ع) را بر زمین دید. خدمت امام حسین (ع) آمد و گفت: «ای فرزند رسول خدا! به خاطر دارید که بین من و شما چه شرطی بود؟ آقا جان من  فردی عیالوارم و به مردم مقروض هستم. قرارمان این بود فقط تا آنجا بجنگم که یاوری برایتان باقی مانده باشد و بتوانم از شما دفاع کنم. اینک یاوری برای شما نمانده و جنگیدن من برای شما سودی ندارد» [2]
حضرت فرمود: «آری، من بیعت خود را از تو برداشتم ولی تو چگونه می‌توانی از بین سپاه دشمن فرار کنی؟ ضحاک گفت: من اسب خود را در خیمه‌ای پنهان کرده‌ام و به همین جهت بود که پیاده می‌جنگیدم»

ضحاک سوار بر اسب شد و از صحنه نبرد گریخت. 

زیارت عاشورا

سید مهدی خدایی
موج همراه

موضوعات: اخلاقي  لینک ثابت
[شنبه 1396-07-01] [ 09:03:00 ب.ظ ]